خدايا من نه آنم كه زفيض نگهت چشم بپوشم، نه تو آني كه گدا را ننوازي به نگاهي، دراگر باز نگردد نرم باز جايي. پشت ديوار نشينم، چو گدا بر سرراهي كسي به غير تو نخواهم، چه بخواهي چه نخواهي باز كن اين در كه جزخانه تو مرا نيست پناهي
عشق یعنی: وقتی نیستش به یادشی و می خوای باهاش باشی وقتي باهاشی همش می خوای نگاش کنی وقتي نگاش میکنی دوست داری از ته قلب شاد باشه و وقتی داری نگاش میکنی و میفهمی از ته قلب خوشحاله عاشق تر شی.
به وبلاگ ما خوش آمدید.
آغوش تنها پاركينگي است كه جريمه ندارد
وبوسه تنها تصادفي است كه خسارت ندارد
پس بيا در پاركينگ باهم تصادف كنيم.
salari.eshagh@yahoo.com