خورشید بتابد یا نتابد، ماه باشد یا نباشد، شب و روز من یکی شده ، فرقی ندارد برایم ، همه چیز برایم رویا شده ، عشق تو برایم آرزو شده ، به رویا و آرزو کاری ندارم ، حقیقت این است که دوستت دارم!
نباید شیشه را با سنـــــــــگ بازی داد ! نباید مست را در حال ِ مستی . . . دست ِ قاضی داد ! نباید بی تفاوت ! چتر ماتم را . . . به دست ِ خیـس باران داد ! کبوترها که جز پرواز ، آزادی نمی خواهند ! نباید در حصار میله ها با دانه ی گنــــــدم به او تعلیم مانـــــــــــدن داد
دلم گاهی نفس نفس زدن میخواهد… در آغوشت… میان گرمیه دستانت… میان نفس نفس های تو… میان آن یواشکی هایمان… میان آن عاشقانه های پنهانیمان…. کاش فقط لحظه ای آغوشت را دوباره بدست آورم
به وبلاگ ما خوش آمدید.
آغوش تنها پاركينگي است كه جريمه ندارد
وبوسه تنها تصادفي است كه خسارت ندارد
پس بيا در پاركينگ باهم تصادف كنيم.
salari.eshagh@yahoo.com